مهران رجبی
مهران رجبی بازیگر و مجری اهل ایران است. او برای بازی در کودک و سرباز (۱۳۷۸) نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.
مهران رجبی بازیگر و مجری اهل ایران است. او برای بازی در کودک و سرباز (۱۳۷۸) نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.
لطیف میخواهد به صورت واقعی با بهار ازدواج کند و خانواده لطیف برای خواستگاری بهار به تهران می آیند. در این اوضاع بچه ای در ماشین لطیف پیدا می شود و آنها را برای ازدواج، دچار دردسرهایی می کند...
مردی دو زن، یکی از محلات پائین شهر و یک زن نیز در محلات بالا شهر دارد و از هر کدام از این زنها نیز فرزندانی دارد که از وجود یکدیگر بیخبر هستند…
بزودی
چند میگیری گریه کنی 2 به کارگردانی علی توکل نیا محصول 1401 است. فیلم کمدی و طنز چند میگیری گریه کنی 2 فیلمی به نویسندگی رحیم بهبودیفر و تهیهکنندگی علی توکلنیا و حسن توکلنیا محصول سال 1398 است. این فیلم ادامه فیلم اول است که در سال 1385 اکران شدهاست.
سحر ماهان، موسیقی دان، و شهرام شب آویز، کارگردان تئاتر، پس از چند سال زندگی مشترک تصمیم به طلاق می گیرند و می خواهند پسرشان امیرحسین متوجه قضیه نشود. قرار می شود امیرحسین سه روز در هفته پیش مادرش باشد و بقیه روزها نزد پدرش. یکی از دوستان شهرام به نام پیمان که به اتفاق نامزدش عضو گروه نمایشی شهرام هستند، قصد دارد به زودی ازدواج کند.
داستان دختری است که بعد از سالها اقامت در خارج از کشور به ایران بازگشته و قصد ازدواج دارد..
کریم عاشق خوانندگی است و بدون اینکه بداند دلداده مأموری شده که مأموریت دارد فرمولی را از دانشمندی سرقت کند. پس از متوجه شدن این داستان، کریم دو راه بیشتر ندارد…
در فیلم ما همه گناهکاریم درباره زندگی فرهاد است که برای تامین مخارج زندگی اش دچار مشکل است. علاوه بر این برای درمان دخترش هم دچار می شود و حاضر است برای تهیه این پول هرکاری انجام دهد و...
ذبیح و انسی در خانه ای اجاره ای در حاشیه شهر زندگی می کنند. انسی از زنی سالخورده نگهداری می کند و ذبیح کارگر ساختمان است. ذبیح به هنگام جوشکاری در بالای ساختمان دچار حادثه می شود و بعد از آن زندگی آنها با چالشی مواجه می گردد...
امید و مریم مثل خیلی از زوجهای امروز، به قدری درگیر روزمره گی و فشارهای کاری و اجتماعی هستند که نکات و لحظات بسیار ارزشمند و غیرقابل بازگشت زندگی زناشویی خود را کاملاً از یاد برده اند و مصرانه تصمیم گرفته اند از هم جدا شوند. غافل از اینکه اگر کمی به سلایق و علایق یکدیگر احترام بگذارند می توانند مثل پدر و مادر مریم که اتفاقاً در همسایگی آنان هم زندگی می کنند، حتی دعوا می کنند اما چند ثانیه بعد دوباره به جریان عادی و پر از احترام زندگی خود برمی گردند. چون...
زن و شوهری که بخاطر اختلافاتی که دارن مجبورند از هم جداشوند در این بین به آنها اطلاع داده میشود که حساب بانکی مشترکشان برنده یک ویلا در کیش شده است…